توضیحات
با خرید این بسته آموزشی، نه تنها نیاز به خرید هیچ کتاب، دوره یا مبحث دیگری ندارید، بلکه از پشتیبانی آموزشی دائمی این دوره نیز بهرهمند خواهید شد.
سرفصلهای بسته جامع آموزش از راه دور: طراحی و اجرای سیستمهای آب و فاضلاب ساختمان در 40 درس عبارتند از:
درس اول: مقدمه، معرفی استانداردها و نرمافزارهای موردنیاز
درس دوم: نقطه شروع برای طراحی سیستم آبرسانی ساختمان
درس سوم: اصطلاحات پرکاربرد در طراحی سیستم آبرسانی
درس چهارم: طراحی سیستم آبرسانی – روش کلاسیک
درس پنجم: نمودارها و جداول تبدیل FU به GPM
درس ششم: خط برگشت آب گرم مصرفی – نکات طراحی و روش تعیین سایز
درس هفتم: اصول کلی تعیین سایز لولهها
درس هشتم: تعیین سایز لولهها با استفاده از نمودارهای سایزینگ
درس نهم: تعیین سایز لولهها با استفاده از جداول سایزینگ
درس دهم: تعیین سایز لولهها با استفاده از نرمافزار سایزینگ
درس یازدهم: تعیین سایز لولهها با استفاده از رابطه مکانیک سیالات
درس دوازدهم: تعیین سایز لولهها با استفاده از روش مهندس رامین تابان
درس سیزدهم: طبقهبندی انواع لولهها از نظر جنس، کاربردهای آنها و نکته کاربردی درباره سایز معادل لولههای فلزی و پلیمری
درس چهاردهم: جنس لولههای آبرسانی و انواع روشهای طراحی و اجرای سیستم لولهکشی آبرسانی
درس پانزدهم: کلکتورها و روش تعیین سایز آنها
درس شانزدهم: چند نکته کاربردی برای تعیین سایز سریع و دقیق لولههای آبرسانی
درس هفدهم: تعیین سایز لولههای آبرسانی به روش سرانگشتی
درس هجدهم: جمعبندی نکات اجرایی تاسیسات آبرسانی
درس نوزدهم: دستور تست لولهکشی آبرسانی
درس بیستم: روشهای توزیع و تامین فشار آب در ساختمانها
درس بیست و یکم: توزیع آب در ساختمان با فشار آب شهر – روش تحلیل، محاسبات و نکات اجرایی
درس بیست و دوم: توزیع آب در ساختمان با بوسترپمپ آبرسانی – شیوه تحلیل، محاسبات و نکات اجرایی
درس بیست و سوم: انتخاب پمپ با استفاده از کاتالوگ و نرمافزار
درس بیست و چهارم: محاسبات منبع دیافراگمی برای بوسترپمپ آبرسانی
درس بیست و پنجم: تعیین جنس، محاسبه حجم و جانمایی مخزن ذخیره آبرسانی و تحلیل NPSH پمپ
درس بیست و ششم: توزیع آب با مخزن ثقلی – روش تحلیل، محاسبات و نکات اجرایی
درس بیست و هفتم: روش ترکیبی برای توزیع آب در ساختمان – فشار آب شهر، بوسترپمپ آبرسانی و مخزن ثقلی
درس بیست و هشتم: منطقهبندی یا زونبندی در طراحی سیستم آبرسانی ساختمانهای بلند مرتبه
درس بیست و نهم: اصطلاحات پرکاربرد در طراحی سیستم فاضلاب، ونت و آب باران
درس سیام: تعیین سایز لولههای رایزر و انشعاب فاضلاب
درس سی و یکم: تعیین سایز لولههای درین فنکویل، کولر گازی و …
درس سی و دوم: تعیین سایز لولههای رایزر و انشعاب ونت
درس سی و سوم: جنس لولههای فاضلاب، ونت و آب باران
درس سی و چهارم: جمعبندی نکات اجرایی لولهکشی فاضلاب و ونت
درس سی و پنجم: دستور تست لولهکشی فاضلاب و ونت
درس سی و ششم: تعیین سایز لولههای رایزر و انشعاب آب باران
درس سی و هفتم: جمعبندی نکات اجرایی لوله آب باران
درس سی و هشتم: دستور تست لوله آب باران
درس سی و نهم: روشهای جمعآوری فاضلاب –سیستم فاضلاب شهری، چاه جذبی، سپتیک تانک و پکیج تصفیه فاضلاب
درس چهلم: سخن پایانی
بهروزرسانی شماره 1: حل پروژه – ترسیم نقشههای آبرسانی
بهروزرسانی شماره 2: حل پروژه – تعیین سایز لولههای آبرسانی
بهروزرسانی شماره 3: حل پروژه – ترسیم نقشههای فاضلاب، ونت و آب باران
بهروزرسانی شماره 4: حل پروژه – تعیین سایز لولههای فاضلاب، ونت و آب باران
رسول قویدل تازهکند –
سلام وقت بخیر جناب مهندس تابان خسته نباشید.
سوال اینه جهت طراحی ابرسانی پنج طبقه ساختمان بصورت عمومی هرواحد طبقاتی وکنتور مجزا اب شهر ، چطوری طراحی کنیم ، بوستر پمپ باشه ، نحوه لوله کشی ، پمپ ، کنتور شهری . ممنونم
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر مهندس عزیز
برای ساختمانهایی که کنتور آبرسانی مجزا دارند کار بسیار سادهتر از وضعیتی است که کنتور مشترک است.
فرض کنیم که ساختمان پنج طبقه شما در هر طبقه دو واحد دارد. یعنی پنج طبقه دو واحدی و در مجموع ۱۰ واحد داریم.
شما باید تکتک این واحدها را به صورت جداگانه طراحی کنید. به ترتیب گامهای زیر را باید برای هر یک از واحدها به صورت مجزا دنبال کنید:
۱. سایز لوله اصلی بعد از کنتور هر واحد را بر مبنای FU total همان واحد تعیین کنید. یعنی مثلا برای واحد شماره ۱، جدول مصرفکنندههای آب این واحد را ایجاد کنید و FU total آن را محاسبه نمایید.
۲. FU total را با استفاده از جداول یا نمودارها تبدیل به gpm کنید و با gpm به دست آمده سایز لوله اصلی ورودی به واحد را تعیین کنید.
۳. از آنجایی که کنتورها جداست، بوسترپمپ هر واحد هم باید جدا باشد. برای بوسترپمپ هم نیازمند دبی و هد هستید. دبی بوستر پمپ همان چیزی است که در مرحله ۲ محاسبه کردید. هد بوسترپمپ را نیز بر مبنای اصول گفته شده در دوره آموزشی بر مبنای افت طول مسیر، ارتفاع و فشار پشت شیر محاسبه کنید و از روی کاتالوگ مدل پمپ را تعیین کنید.
۴. برای تعیین سایز لولههای داخل واحد نیز لولههای آب سرد را بر مبنای FU سرد و لولههای آب گرم را بر مبنای FU گرم سایز بزنید.
برای این که دید بهتری پیدا کنید، نمونه از نقشه رایزر دیاگرام یک ساختمان ۶طبقه دو واحدی روی همکف به همراه یک طبقه زیرزمین را برای شما قرار میدهم. طبق همین نقشه یا نقشه ۵ طبقهای که خودتان در حال کار هستید پروژه را حل کنید و اگر مشکلی داشتید اعلام کنید.
رسول قویدل تازهکند –
شکل وشماتیک ، منبع ذخیره ، بوستر پمپ ، وکنتور شهری .ازورودی تا خروجی انشعاب برای هرواحد طبقاتی
رامین تابان –
نمونه نقشه رایزردیاگرام:
http://ramintaban.ir/catalogs/elm020/0001.jpg
رسول قویدل تازهکند –
سلام وقتتون بخیرمهندس جان لطف کردید ،
چرا از دوخط برای ابرسانی ترسیم کردید. ومیشه توضیحات تواین زمینه ونحوه لوله کشی منبع اب . وبوستر پمپ .و کنتور مجزا برای هرواحد ، خیلی ممنونم واقعا استاد هستید بی نهایت تقدیر تشکر می کنم وباهتون در زمینه پروژه ها کار می کنم
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر مهندس عزیز
علت ترسیم دو خط این بود که در توضیحاتم عرض کردم، ساختمان دو واحدی است. یکی واحدهای سمت چپ و یکی واحدهای سمت راست
از آنجایی که هر واحد کنتور آب مجزا داشت بنابراین مجزا ترسیم شده بود.
رامین تابان –
جزییات اجرایی منبع آب و خط بای پس و …:
http://ramintaban.ir/catalogs/elm020/0002.jpg
رسول قویدل تازهکند –
فکراینه مهندس جان ، یه منبع ذخیره کل انتخاب کنیم وبعد منبع یک بوستر پمپ برا هر واحد وروی لوله رفت کنتور شهری وصل کنیم کنتور جداکانه خوانده شود برا هرواحد مدار پای باس انتخاب کنیم درزمان قطع برق تا فشار کنتور شهری جواب بده
رامین تابان –
در خصوص منبع ذخیره آب:
اگر هدف شما از مجزا کردن کنتور و لولهکشی آب این است که مصارف آب تفکیک شود، در این صورت استفاده از یک مخزن مشترک آبرسانی کار صحیحی نیست.
به این مثال دقت کنید:
آب از لولهکشی شهر به ساختمان ما میاد. حالا روی هر کنتور یک انشعاب از خط شهری میره که مصارف هر واحد رو به صورت مستقل اندازهگیری کنه. بنابراین اگر شما آب را داخل یک مخزن بزرگ مشترک بریزیدُ غملا مصارف واحدها دیگر قابل تفکیک نیست.
بنابراین هر واحد حتما باید به این شکل باشد:
کنتور اختصاصی —- مخزن اختصاصی آب —- بوسترپمپ اختصاصی —- رایزر آبرسانی اختصاصی —- لولهکشی اختصاصی
در خصوص جزییات اجرایی مخزن آبرسانی، خط بایپس و … هم یک نقشه برای شما میگذارم که کاملا دقیق همه موارد در آن دیده شده است.
رسول قویدل تازهکند –
سلام وقتتون بخیر مهندس تابان محترم
جناب مهندس یه عرضی داشته ازکجا شروع کنیم تا بتونیم کسب کارمهندسی خوب پیشرفت کنیم ازلحاظ مهندسی وکسب کار رونق داشته باشیم ، ما تو شهر کوچک زندگی می کنیم پروژه خوبی ازلحاظ موتورخانه حرارت مرکزی واستخر اینا برام پیش نمی اد، تا طراحی کنیم بتونیم دانش مهندسی داشته باشیم. می تونید مشاوره کنید تواین زمینه ممنون میشم
وبسایت رسمی مهندس رامین تابان –
سلام و درود مهندس عزیز
برای حوزه کسب و کار یک کتاب جمعوجور به نام «فرصتهای شغلی در صنعت تاسیسات و تهویه مطبوع» تالیف کردهام که ایدههای مختلف کسب و کار تاسیسات با شرایط مختلف مالی، تجربی و کاری را معرفی کردهام. به زودی نیز مجموعه فایلهای تصویری در بخش دانلودهای رایگان سایت قرار میگیره که در خصوص حوزه اشتغال ایدههای خوبی رو به شما میده.
لینک کتاب فرصتهای شغلی:
http://roshanapub.ir/product/b030/
رسول قویدل تازهکند –
یه عرض دیگه داشتم ، اموزش های دوره موتورخانه تهویه مطبوع و کف گرمایش و دوره اطفا حریق محاسبه ،کی ارایه می کنید، وبعدشمم برای پروژه محور باشه مثالی باشه، واقعا زحمت می کشید دستتون درد نکنه ، جهت همکاری اماده هستم ازشما مشاوره بروژه بگیرم ممنونم
navid.taghavi7 –
سلام وقتتون بخیر آقای مهندس
در دوره طراحی و اجرای سیستم آب و فاضلاب و همچنین مبحث شانزدهم مقررات ملی ساختمان مقدار sfu توالت فرنگی قید نشده است، آیا این مقدار را با sfu فلاش تانک میتوان معادل گرفت؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر مهندس عزیز
مقدار مصرف فلاشتانک چه برای توالت شرقی و چه برای توالت فرنگی یکسان است و تفاوتی نمیکند. هرچند که ردیف جداگانهای در مبحث ۱۶ مقررات ملی ساختمان به آن اختصاص داده نشده است.
در واقع این جدول ترجمه استاندارد IPC است که منظور آن توالت فرنگی بوده و ما ایرانیزه کردهایم. از نظر مصرفی کاملا یکسان هستند و برای توالت خصوصی ۲٫۲ و برای توالت عمومی ۶ است.
abay69 –
سلام جناب مهندس.این کنتوری که برای ساختمان در نظر گرفته میشه
مثلا ۱/۲اینچ ْ۳/۴ اینچ و۱ اینچ و… با توجه به چه اصولی این کار انجام میشه ؟بوسیله شرکت آب وفاضلاب انجام میشه دیگه نه؟پس این طراحی که ما ما انجام می دیم ومثلا سایز کنتور را ۱ اینچ محاسبه میکنیم ولی کنتور ۳/۴ میان نصب میکنن چی میشه ؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر مهندس عزیز
بله دقیقا سایز انشعاب هر واحدی بر مبنای برخی اصول از قبیل کاربری و متراژ و … توسط شرکت آب و فاضلاب تعیین میشه. در جدولی که در ابتدای کتاب درسنامه این دوره در اختیار شما قرار گرفته یکسری سرنخهایی رو ارائه کردیم. البته ممکنه به مرور تغییر کنه و یا حتی از شهری به شهر دیگر یا منطقهای به منطقه دیگر متفاوت باشه. در هر صورت تعیین سایز کنتور از جمله وظایف و اختیارات شرکت آب و فاضلاب هست و متناسب با صلاحدید فنی و اجرایی و زیرساختی خودش این کار رو انجام میده.
حالا در خصوص طراحی بعد از کنتور، ما هم اصول فنی و استانداردهایی داریم باید طبق آنها عمل کنیم. لزوما قرار نیست این دو سایز با هم یکی باشد. این مساله از جنبههای مختلف قابل بررسی هست: سرعت آب داخل انشعاب شهری و سرعت آب داخل انشعاب داخل ساختمان – فشار آب شهری و فشار آب داخل ساختمان و … . هیچ ایراد فنی پیش نمیاد برای یک ساختمان بزرگ ما انشعاب ۱ اینچ داشته باشیم. چرا که این ساختمان بزرگ طبق استاندارد حتما مخزن ذخیره آبرسانی دارد و این انشعاب درواقع در حکم پرکن آن مخزن هست. حالا ممکن است ما در خروجی این مخزن پمپ بزرگ و انشعاب بزرگی متناسب با استانداردهای طراحی داشته باشیم.
البته معمولا انشعابی که به هر ساختمانی داده میشه یک تناسب و منطقی داره و اینطور هم نیست که برای یک ساختمان بسیار بزرگ انشعاب یک دوم بدهند و بعد ما در پرکردن مخزن هم دچار مشکل شویم.
ولی این که دقیقا تطابق یک به یک داشته باشد اصلا چنین چیزی نیست.
مشابه همین مورد را در مبحث موتورخانه هم داریم که توضیح دادهام در دوره. مثلا انشعاب ورود و خروج دستگاه چیلر لزوما با لولهای که به چیلر متصل میشود یکی نیست. یا دهانه دودکش دیگ لزوما با دودکشی به آن متصل میشود یکی نیست.
abay69 –
سلام.جناب مهندس برای بنده سوالات زیادی پیش اومده امیدوام خستتون نکنم وهر از چند گاهی مزاحمتون میشم.ی سوالی دیگه ای که هستش وقتی سازمان آب و فاضلاب برای ساختمانهای مسکونی که به صورت مجتمع مسکونی هستند مثلا یه ساختمان ۱۰ طبقه که هر طبقه میخواد کنتور مستقل داشته باشه از اون جدول میاد از قسمت تک واحدی برای هر طبقه استفاده میکنه وحداکثر انشعاب ۳/۴ اینچ واگذار میکنه یا ازقسمت مجتمع مسکونی استفاده میکنه و حداکثر قطر ۱۱/۲ را واگذار میکنه؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر مهندس عزیز
با خیال راحت هر آنچه سوال و ابهام هست مطرح بفرمایید.
این مورد بسیار آییننامهای و منطقهای است و از شهری به شهر دیگر و حتی منطقهای از یک شهر با منطقه دیگر آن ممکن است متفاوت باشد.
پاسخ دقیق این سوال این است: فقط و فقط به نظر آب و فاضلاب منطقه بستگی دارد (البته قطعا این نظر بر مبنای استدلالهای فنی هست ولی خارج از اختیار ماست).
abay69 –
شما درمبحث گرمایش ی نکته ای در مورد انتخاب پکیج و موتورخانه گفتید که به منظور صرفه جویی در ساختمانهایی که از ۸ یا ۱۰واحد بیشترن سراغ پکیج نمیریم و موتورخانه کار می کنیم . میخواستم بپرسم آیا در مورد تاسیسات آبرسانی هم نکاتی مشابه به این وجود داره که ما با توجه به تعداد واحدها و تعداد طبقات نحوه آبرسانی به آنها را مشخص کنیم مثلا بنده ساختمانی را دیده ام که ۱۸ طبقه هر طبقه ۴ واحد هستش و توزیع آبرسانی در آنها به این شکل بوده که آب وارد مخزن شده سپس بین واحد توزیع شده وواحدها کنتوری نداشته وبه صورت شارژماهیانه پرداخت مصرفشان را انجام میدن از طرفی ساختمانی را هم دیدم که ۱۲ طبقه هر کدام کنتور مجزا داشته وبه صورت مستقل پرداخت قبوض را انجام میدن الان من میخواستم ما به عنوان طراح یک معیاری داریم که با توجه به اون تشخیص بدیم که به چه ساختمانهایی به صورت مستقل توزیع آب را طراحی کنیم وبه چه ساختمانهایی به صورت مشترک؟
رامین تابان –
نکته اول این که بسیار خوبه که حلقههای رابط فنی بین دورههای مختلف در ذهن شما در حال شکلگیری هست. این نشون میده به خوبی روی دورهها وقت گذاشتید و مباحث رو دنبال کردید.
برای این که ذهن شما کمی شفافتر بشه در مورد پاسخ این سوال پیشنهاد میکنم آخرین فایل بسته آموزش از راه دور تهویه مطبوع، محاسبات سرانگشتی و انتخاب سیستمها (HVAC) یعنی درس چهل و ششم: اصول انتخاب تجهیزات تهویه مطبوع متناسب با کاربری پروژه را مرور کنید.
ملاحظات مطرح شده در این فایل در واقع نه فقط مربوط به حوزه تهویه مطبوع، بلکه به تمامی مباحث فنی ما قابل گسترش است.
به عنوان مثال در حوزه آبرسانی باید ببینید که آیا قرار است ساختمانی را طراحی کنید که مربوط به یک سازمان است یا مربوط به اشخاص مختلف؟ اگر برج شما متعلق به یک سازمان است اساسا این که ۲۰ قبض مجزا برایش بیاید یا یک قبض تجمیعی فرقی نمیکند. بنابراین اصل منطقی میگوید که ما یک کنتور اصلی داشته باشیم. ولی اگر همین ساختمان مربوط به یک پروژه مسکونی است حال باید این دوراهی را حل کنیم:
آیا قبضها باید جدا باشد؟ پاسخ این سوال بسیار گستردهتر از مباحث فنی صرف است. بخشی از آن اجتماعی و فرهنگی است. بخشی از آن زیرساختی است. یعنی ممکن است اداره آب و فاضلاب به هر دلیلی امکان تامین کنتورهای مجزا را نداشته باشد یا این اجازه را به ما ندهد. در مجموع باید گسترده و با ذهن باز به موضوع نگاه کنید.
مثلا یک ساختمان ۱۲ طبقه با کنتور مجزا را برای شما نقد میکنم: ساختمان ۱۲ طبقه در هر شهری هم که باشد قطعا بوسترپمپ میخواهد. کنتورهای مجزا یعنی بوسترپمپهای مجزا. این یک دردسر. فرض کنیم این مشکل را حل کردید. اساسا دلیل مجزا بودن کنتورها چیست؟ پاسخ: هزینه هر واحد مستقل باشد. حال به این فکر کنید که مگر هزینه واحد فقط آب است؟ هزینه برق مصرفی و تعمیر و نگهداری آسانسور را چطور میخواهند مجزا کنند؟ شوتینگ زباله چطور؟ سیستم اطفای حریق که دیگر مجزاشدنی نیست! و … . پس اساسا کنتور مجزا در چنین پروژهای حرفهای نیست.
به همین شکل باید در پروژه را نقد کنید و ببینید که هزینه و فایده آن چیست.
هیچ نسخه ثابتی وجود ندارد.
باز هم توصیه میکنیم درس آخر دوره تهویه مطبوع را ببینید بسیار کمک میکند که ذهن شما بازتر و شفافتر شود.
abay69 –
در مورد SFU و آزمایش هایی که دکتر هانتر انجام داده ونتایجی ومقادیری که برای واحد مصرف لوازم بهداشتی بدست آمده منبع یا رفرنسی سراغ دارید که معرفی کنید؟
رامین تابان –
اگر به منظور کنجکاوی دنبال آن هستید استاندارد IPC – کد بینالمللی لولهکشی و بخش کتابشناسی و مراجع این استاندارد را ملاحظه کنید
ولی به صورت کاربردی چیزی عاید شما نمیشود
در عمل و در پروژههای واقعی نتایج برای ما مهم است
abay69 –
در پایین جدول مقدار SFU لوازم بهداشتی یک متنی به این صورت آومده که :
The separate hot and cold water loads
being three-fourths of the total load for the fixture in each case.
بنده به اون شکلی که خودم ترجمه کردم واستنباط کردم به این صورت است : در هرموردی بارهای(واحد مصرف های) سرد وگرم به صورت جداگانه برابر ۳/۴ بار کل برای هر وسیله بهداشتی است یعنی : SFU cold = SFU hot = 3/4SFU t
و شما هم گفتید : ۳/۴*(SFUc + SFUh) = SFU t h البته با توجه به توضیحات شما ومخلوط شدن آب وسرد گرم درست به نظر میرسه و وقتی اعداد جایگذاری اعداد مناسبتری بدست میاد شاید مشکل ترجمه واستنباط غلط من باشه نظر شما چیه؟
یه چیز دیگری هم که هستش این ضریب ۳/۴ یا همون ۷۵ درصد هست حالا نمیدونم با توه به چه چیزی این عدد را گفتن ولی وقتی این ضریب ۷۰ درصد میشه حاصل شان عدد معقول تری به نظر میرسه وحتی در مواردی مثل واحد مصرف روشویی یا سینک عدد دقیقی حاصل میشه .البته خاطر هم هست که شما گفتید این یک رابطه سرانگشتی است.
رامین تابان –
بله درست برداشت کردید
زمانی که شیر سرد و گرم همزمان باز میشوند، به دلیل فشاری که هر دو خط دارند، اندکی از دبی آنها نسبت به حالت تکی کاسته میشود و تقریبا معادل سه چهارم جمع جبری دبیهای سرد و گرم است.
دقت بفرمایید که FU کل فقط و فقط برای تعیین سایز لوله اصلی بعد از کنتور یا تعیین دبی بوسترپمپ آبرسانی قابل استفاده است و برای تعیین سایز لوله آب سرد فقط FUّهای سرد ملاک عمل است.
abay69 –
در مورد لوله برگشت آبگرم هم یک سوالی داشتم تا جاییکه یادمه و تو مبحث هم اومده اگه فاصله دورترین وسیله از آبگرمکن بیشتر از ۱۰ متر باشد باید لوله برگشت آبگرم در نظر گرفته بشه سوالی که میخواستم بپرسم در مورد نوع وسیله تولید کننده آبگرم است در مورد آبگرمکن های دیواری وپکیج دیورای با توجه به مکانیزمی که دارند امکان لوله کشی برگشت آبگرم نیست دیگه درسته؟ اما در مورد آبگرمکن های زمینی وپکیج مخزند دار میتونه باشه دیگه نه ؟ چون که شما تو مثالی هم که میزنید فقط از آبگرمکن موتورخانه صحبت میکنید در واقع میخواستم مطمئن بشم اگه روزی شرایطی پیش بیاد که از آبگرمکن یا پکیج زمینی در پروژه ای استفاده بشه ونیاز به لوله کشی برگشت آبگرم با توجه به فاصله گفته شده باشه این کار را انجام میدیم یا نه ؟ راستش من تو هیچ جایی ندیدم برای این تجهیزات لوله برگشت داشته باشیم.
رامین تابان –
کاملا درسته
فکر میکنم همین توضیح را در بخشی از یکی از دورهها دادهام. دقیقا خاطرم نیست در کدام درس و کدام دوره ولی فکر میکنم مربوط به دوره موتورخانه باشد.
اساسا هر وسیلهای که آب گرم را لحظهای تولید میکند امکان اجرای خطر برگشت ندارد که مصداق آن پکیجهای دیواری و آبگرمکنهای دیواری هستند، چون آب گرم را همان لحظه تولید میکنند بنابراین فلسفه خط برگشت زیر سوال میرود و امکان اجرای خط برگشت وجود ندارد. اگر هم اجرا کنیم کار بیهودهای است.
در مبحث ۱۶ مقررات ملی ساختمان دقیقا به عدد ۱۰ متر اشاره شده ولی با شرط این که اساسا خط برگشت قابل اجرا باشد (قسمت دوم دیگر در مبحث نیامده است)
abay69 –
اگردر یک پروژه هم از سیستم فلاش ولو استفاده بشه هم فلاش تانک مثلا یک ساختمان ۳ طبقه داشته باشیم که از یک رایزر برای آبرسانی اونها استفاده بشه ودر طبقات ۱و۲ از فلاش تانک استفاده بشه و در طبقه ۳ فلاش ولو دراینصورت اولویت با فلاش ولو هستش واز جدول یا نمودار فلاش ولو استفاده میکنیم یا به گونه دیگر عمل میکنیم؟
رامین تابان –
در عمل این حالت کمی بعید است چرا که نوعی دوگانگی محسوب میشه و انگار طراح تکلیفش با خودش و پروژه معلوم نبوده
ولی اگر فرض کنیم ساختمان چندمنظوره و ترکیبی باشه و مثلا طبقات پایین تجاری و بعد اداری و بعد مسکونی باشه ممکنه همچین حالتی پیش بیاد.
در این صورت ملاک طراحی بدترین و سختگیرانهترین حالت ممکن هست که میشه فلاش ولو.
البته اگر واقعا طبق مثالی که زدم در عمل همچین چیزی پیش بیاد توصیه اکید بنده این هست که رایزرها مجزا بشه که هر بخش از طرح راه خودش رو بره.
یعنی ما به خاطر چند تا فلاشولو مجبور نباشیم کل پروژه خودمون رو با سایز لوله بزرگتر و کلی هزینه اضافی طراحی و اجرا کنیم.
abay69 –
در مورد توضیحاتی که راجع به سایز لوله ها گفتین ودر مورد توالت که انتهای خط هستش و وقتی توالت در آخر خط هست چون سایز لوله بزرگتر است گفتید نمیشه که انتهای خط بزرگ باشه وانشعاب که قبل از آن قرار دارد کوچک باشد وحداقل همان سایز به بالاست اما دربسیاری از پروژه ها توالت نزدیک درب ورودی واحد است و آشپزخانه یا حمام(بدون توالت فرنگی) ممکن است در انتهای خط قرار داشته باشند دراین مورد چیزی نگفتید.
رامین تابان –
بنده این وضعیت را مثال زدم برای این که راحت در ذهن شما بتونم تفاوت فلاش ولو و فلاش تانک رو ایجاد کنم.
وگرنه هیچ تفاوتی نمیکنه که توالتهای ما اول خط باشند یا وسط یا آخر خط. ما طبق اصولی که گفتیم طراحی و تعیین سایز میکنیم.
منظور این بود که پروژهای که فلاش ولو دارد به دلیل نیاز بیشتر سایز لوله کل سیستم را بزرگتر میکند که نتیجه آن افزایش هزینههای پروژه است.
daneshmand.vahid –
سلام. سوالی داشتم، من متوجه نشدم در سایزینگ لوله ها در مثالی که در بخش جداولی که خودتون تهیه کردین (روش ابتکاری) چرا با داشتن دبی 20 gpm هم لوله 1 1/2و هم لوله 2 اینچ قابل انتخاب است. 20 gpm صرفا در بازه حداقل حداکثر دبی لوله 1 1/2 قرار میگیره، اما برای لوله 2 اینچ ، حداقل دبی از 23.6 شروع میشه
رامین تابان –
سلام و درود بر شما
در جداول ابتکاری که خدمت شما ارائه شده یک جدول مربوط به لولهکشی آب سرد و یک جدول مربوط به لولهکشی آب گرم است که دبیهای آن اندکی با هم متفاوت است. علت آن هم همان تفاوتی است که در دوره گفتیم واقعا خیلی ارزش کاربردی ندارد. وقتی لوله گرمتر است منبسط میشود و قطر آن بیشتر میشود و بدین شکل آب بیشتری از آن میتواند عبور کند.
به طور خاص برای دبی 20gpm روی این جداول نمیتوان این مورد را تحلیل کرد ولی روی نرمافزار PipeSizer میتوان. دبی را روی 20gpmقرار دهید و لوله هم فولادی باشد. حال بیاید دمای آب را از سرد به گرم تغییر دهید و میبینید که دبی 20gpm هم برای سایز 1 1/2 اینچ جوابگو هست و هم برای سایز 2 اینچ. حال کدام را انتخاب کنیم؟ متناسب با این که میخواهیم ارزانتر طراحی کنیم یا لوکستر و شرایطی و تعداد انشعاباتی که بعد از این شاخه خواهیم داشت.
نگاهی توامان به جداول سریع و نرمافزار بیاندازید و اگر توضیح بیشتری نیاز بود بفرمایید
daneshmand.vahid –
بنابراین چیزی که از پاسخ شما متوجه شدم این هست که توضیح داده شده در خصوص دبی 20 gpm مربوط به جداول سریع نیست چون در این جداول با این دبی فقط یک سایز لوله قابل انتخاب است و توضیح داده شده به نرم افزار مربوط میشه، البته من چک کردم و نیازی هم به تغییر دما هم نیست، یعنی هم برای دمای سرد و هم برای دمای گرم هر دو سایز 1 1/2 و هم سایز ۲ اینچ قابل انتخاب است. شاید بهتر باشه اصلاحی در فایل ویدیویی صورت بگیره که ابهامی ایجاد نشه
رامین تابان –
سلام و درود مهندس عزیز
چقدر عالی که با دقت بسیار درسها را دنبال کردهاید. الان درس مربوطه را یک دور مرور کردم و نکته درستی اشاره کردید. حتما این مورد را بررسی و بهروز میکنیم.
daneshmand.vahid –
سلام ، در فایل پانزدهم در خصوص تعیین سایز کلکتور، در انتهای فایل مثالی زده می شود برای انشعاب ۲۰ اینچی و فاصله مورد نیاز ۴۰ سانت اعلام می شود که به نظر میرسه باید ۵۰ سانت اعلام شود، سوالی که من داشتم اینه که اگر لوله ۲۰ اینچ و ۱۰ اینچ به صورت انشعاب در کنار هم قرار بگیرن، در تعیین فاصله باید لوله بزرگتر مبنا قرار بگیرد؟
رامین تابان –
سلام
در این درس دو تا قاعده مطرح شده:
۱. حداقل فاصله انشعابها در کلکتور ۳۰ سانتیمتمر
۲. در سایزهای صنعتی و بزرگ حداقل به اندازه سایز لوله
درس مربوطه را مرور کردم یک اشتباه لپی ایجاد شده در مثال مربوطه (نمیدانم مشکل جدول ضرب بوده یا اشتباه در تدوین (-: (؟!) چرا که لوله ۲۰ اینچ میشود ۵۰ سانتیمتر که در فایل ۴۰ سانتیمتر گفته شده.
بنابراین برای لوله ۲۰ اینچ فاصله حداقل به اندازه قطر خود لوله یعنی ۲۰ اینچ یا ۵۰ سانتیمتر صحیح است.
daneshmand.vahid –
سلام، برای تعیین fu مصرف کننده هایی که از شیر مخلوط استفاده میکنند ، از fu توتال باید استفاده بشه؟
رامین تابان –
سلام
سوال اینجاست که قرار است این FU برای چه کاری استفاده شود؟
یک روش کلی برای رفع ابهام در این مورد به این شکل است که به جای تاسیسات بهداشتی از روی انشعاب لولهها تحلیل کنیم.
ما FU را برای تعیین سایز لولههای میخواهیم. هرجا این ابهام برای ما ایجاد شد یک سوال باید از خود بپرسیم که این لوله حامل آب سرد و گرم به صورت همزمان است یا خیر؟
مگر میشود که لوله همزمان حامل آب سرد و گرم باشد؟ بله
مثلا اصلیترین لولهای که از کنتور آبرسانی ساختمان خارج میشود تا در ساختمان توزیع شود را در نظر بگیرید. این لوله کل آب ساختمان را حمل میکند. چرا که در ادامه مسیر هم در خط آب سرد توزیع میشود و هم در خط آب گرم. پس برای تعیین سایز این لوله حتما باید FU کل در نظر گرفته شود.
حال مثال شما را بررسی کنیم. برای یک شیر مخلوط عملا یک لوله جدا برای آب سرد داریم و یک لوله جدا برای آب گرم. پس هر لوله اختصاصی باید با FU سرد و گرم خودش تعیین شود. عملا برای یک شیر مخلوط در هیچ حالتی ممکن نیست که یک لوله اصلی تا پای شیر بیاید و بعد هم به شیر گرم وصل شود و هم به شیر سرد. بنابراین FU کل در این مورد جایگاهی ندارد.
daneshmand.vahid –
من در خصوص fu توتال یک ابهام برام ایجاد شده، مطابق مطالب ارایه شده ما سایز زنی لوله ها را از سمت مصرف کننده ها شروع میکنیم و سپس به لوله ها و مسیر های اصلی و رایزرها می رسیم… اما مثلا در ساختمان هایی که پکیج دارند فرمودین انشعاب ورودی به واحد را با جمع fu توتال همه مصرف کننده ها بدست می آوریم… یعنی ابتدا سایز لوله اصلی مشخص میشه، در ادامه ما باید سایز لوله و انشعابات این واحد را از طریق fu سرد و گرم مشخص کنیم؟ درسته؟ در نهایت fu و نتیجتا سایز لاین آب سرد مصرفی و لاین آب ورودی (خروجی) پکیج مشخص میشه و این دو لوله به هم میرسن و به لوله ورودی اصلی واحد متصل میشن که حالا این سوال پیش میاد که جمع fu این دو لاین و لوله متناسب با آن با سایزی که ما قبلا از طریق fu توتال بدست آوردیم به صورت خودکار تناسب داره؟ امیدوارم حل یک پروژه عملی برای این دوره آموزشی در نظر گرفته شده باشه، به عبارتی تا این مطالب عملا در حل یک مثال عملی به کار گرفته نشوند تثبیت نمیشن
رامین تابان –
سلام
۱. سایز زنی لولههای میتوانید از مصرفکنندهها به انشعاب اصلی انجام شود و میتواند بالعکس باشد و از اصلیترین انشعابها به سمت داخل ساختمان باشد. هیچ تفاوتی هم در نتیجه ندارد.
۲. در واحدهایی که پکیج دارند با همان تحلیل قبلی که عرض کردم پیش بروید. چرا FU کل باید استفاده شود و کجا؟ فقط در لوله اصلی ورودی به واحد. بعد از آن که یک انشعاب وارد پکیج شد و یکی رفت برای آب سرد ساختمان، دیگر FU کل کاربردی ندارد و هر لوله سرد و گرم باید جداگانه تعیین سایز شود. وقتی به این شیوه سایز بزنیم همه لولهها همانی است که باید باشد و متناسب است.
۳. حل پروژه مفصلی تهیه کردهام و کار فیلمبرداری آن هم تمام شده است و در هفته پیش رو در پروفایل دوستان قرار میگیرد.
daneshmand.vahid –
سلام، در بخشی از آموزش عنوان شده با استناد به جداول ابتکاری ، برای روشویی عمومی با fu یک و نیم میشه از لوله پلیمری ۱۶ استفاده کرد، ماکزیمم gpm این سایز لوله برای آب سرد ۱.۴ است ، و برای آب گرم ۱.۶، با اصل برابری gpm با fu در نواحی زیر fu=5 ، از این سایز لوله نمی توان برای آب سرد استفاده کرد، ولی برای آب گرم مشکلی نداره، البته من با نرم افزار چک کردم مشکلی برای استفاده از این سایز لوله برای gpm مذکور و برای آب سرد وجود نداره، اما اگر بر اساس جدول ابتکاری قضاوت کنیم شاید توصیه بشیم به استفاده از یک سایز بزرگتر و نمیدونم آیا مجاز به اغماض یک دهم gpm هستیم؟ به نظر میرسه در موارد اینچنین لب مرزی ، برای قضاوت مراجعه به نرم افزار راهگشا باشه
رامین تابان –
سلام
نکته کلی اول در خصوص اغماض کردن مقادیر اندک gpm زمانی که لب مرزهای باریک هستیم شدنی هست در حد دهم، هرچند که لب به لب است.
در خصوص نکته دوم فکر میکنم یک جای کار را اشتباه دارید چک میکنید که نتایج متناقض میشود. جداول ابتکاری دقیقا همان نتایج خروجی نرمافزار سایزینگ لوله است. فقط نگاهی متفاوت به آن داشتهایم.
یعنی اگر خروجی نرمافزار با جداول با هم همخوانی ندارد یک جای کار ایراد دارد.
مثلا در مورد لولههای فولادی دو متغیر داریم:
۱. Schedule لوله
۲. دمای آب
در مورد لولههای پلیمری سه متغیر داریم:
۱. Schedule لوله
۲. دمای آب
۳. تفاوت سایز واقعی لوله (قطر داخلی) و سایز بازاری آن
برای این که تحقیق و بررسی روی این مورد برای شما واضحتر و راحتتر بشه پیشنهاد میکنم کاری انجام دهید:
جداول ابتکاری را باز کنید و در کنارش نرمافزار را باز کنید. اگر خروجی یکی نبود یعنی یکی از موارد فوق منطبق نیست.
البته این جداول برای همه Scheduleها و همه دماها تولید نشده
daneshmand.vahid –
توجه داشته باشین در بخش جداول مختصر و محاسبات سرانگشتی، در جدول حداکثر تعداد فلاش والو مجاز از یک سایز لوله، عبارت تایپ شده فارسی به اشتباه ” فلاش تانک ” نوشته شده است.
رامین تابان –
این مورد را به همکاران واحد نشر مجموعه ارجاع دادم که در چاپ آتی کتاب چاپی و همچنین نسخه الکترونیکی اعمال کنند.
مواردی تایپی و اشتباهات این چنین را هم یا از همین طریق یا ارسال ایمیل به info@roshanapub.ir اطلاعرسانی بفرمایید که حتما اصلاح بشه
شخصا از این که اینقدر دقیق و عالی در حال مطالعه و بررسی درسها و مباحث هستید بسیار لذت میبرم
daneshmand.vahid –
من مجدد نرم افزار را چک کردم، دلیل نتیجه گیری من دقیقا مربوط به schedule لوله هست، یعنی برای schedule برابر ۴۰، لوله پلیمری ۱۶ برای حالت گرم و سرد جواب میده، ولی برای schedule ۸۰ فقط آب گرم مجاز میشه و آب سرم یک عدد غیر مجاز برای هد لاس ایجاد میکنه، بنابراین نتایج جدول ابتکاری در این مقدار دبی خاص یعنی ۱.۵ gpm برای لوله با schedule برابر ۸۰ با نرم افزار منطبق است ولی برای schedule برابر ۴۰، نتیجه گیری نرم افزار و جداول برای حالت آب سرد متفاوت است.
رامین تابان –
بله درسته
اگر در پروژهای به هر دلیلی نیازمند سایر مشخصات باشید به راحتی خودتان از همین سبک استفاده کنید و جداول موردنیاز را تولید کنید
نرمافزارها که همواره قابل استفاده است
daneshmand.vahid –
در فایل جمع بندی نکات اجرایی آبرسانی در خصوص بند نخست سوالی برای من ایجاد شد، بر اساس توضیحات در طبقه همکف ساختمان که خیلی وقتا همون پارکینگ میشه کلیه لوله کشی ها باید با لوله های فولادی گالوانیزه انجام بشه، این موضوع دلیل خاصی داره؟ در طبقات منفی هم همین قاعده اجرا میشه و باید جنس لوله ها فولادی گالوانیزه باشه؟
رامین تابان –
گالوانیزه بودن لوله آبرسانی دو دلیل دارد که لزوما ارتباط معناداری با شماره طبقات ندارد:
۱. هر جایی که سایزهای موردنیاز بزرگ شود (که معمولا طبق فرمایش شما که درست هم هست در طبقات ابتدایی ساختمان هست) اساسا لوله پلیمری در این یا سایزها وجود ندارد یا کم هست در بازار یا قیمت غیرعادی بالایی دارد. این موضوع معمولا در طبقات ابتدایی ساختمان بیشتر رخ میدهد چرا که حامل دبی کل طبقات فوقانی نیز هستند.
۲. گاهی اوقات لزوما سایز لوله بزرگ نیست. بلکه لوله به دلیل شرایط اجرایی پروژه روکار است مثل خیلی از لولههایی که در طبقات پارکینگ وجود دارد. در این حالت هم ترجیح این است که لوله سفت و سخت گالوانیزه استفاده شود که شکم ندهد و زیبایی ظاهری کار حفظ شود. چرا که لولههای پلیمری هرچقدر هم که ساپورتها خوب و تمیز اجرا شودن باز هم خیلی تر و تمیز و سفت و سخت سر جای خود قرار نمیگیرند.
این نکته را هم اضافه کنم که در مواردی مانند رایزرها نیز ممکن است ترکیبی از حالت ۱ و ۲ به تنهایی یا با هم رخ دهد. مثلا در رایزرها ما میخواهیم بسیار تمیز و شستهرفته کار کنیم و لوله خم نشود و شکم ندهد تا جای کافی برای سایر لولهها و تاسیسات بهداشتی هم باقی بماند و علاوه بر زیبایی ظاهری، دسترسیها نیز مناسب باشد. در چنین مواردی چه سایز بزرگ باشد چه کوچک معمولا انتخاب لوله گالوانیزه است. گاهی هم به دلیل سایز بزرگ و تمیزی لوله گالوانیزه است. گاهی فقط به دلیل سایز بزرگ گالوانیزه است و اگر سایز جواب میداد ممکن بود به سراغ لوله پلیمری برویم.
daneshmand.vahid –
سلام، وقتتون بخیر، پیشنهاد میکنم امکان ارسال عکس هم در بخش کامنت ها ممکن بشود، با تشکر
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
احتمالا به زودی چنین قابلیتی اضافه بشه
daneshmand.vahid –
در بخش نکات اجرایی تاسیسات، اینکه گفته میشه مجاز به استفاده از اتصالات در کف نیستیم صرفا در حالتی ممکن است که از لوله های پنج لایه و سیستم کلکتوری که از هر مصرف کننده یک لوله مستقل و جداگانه سرد و گرم به کلکتورها می رود استفاده کنیم ، درسته؟ چون عملا اگر بخواهیم از لوله های پلیمری تک لایه استفاده کنیم رعایت این مورد ممکن نیست. سوال دیگه اینکه آیا اصولا هر وقت از لوله پنج لایه استفاده میکنیم باید از سیستم کلکتوری در واحد استفاده کنیم؟ چون در غیر این صورت باید از سه راهی استفاده بشه و دفن این اتصالات در کف اجتناب ناپذیره، مگر اینکه لوله های اصلی در محل رسیدن دیوار و کف به یکدیگر قرار بگیرن؟
رامین تابان –
اساسا در لولهکشی آبرسانی دو تا اتفاق میتونه بیافته:
۱. این که کلا اتصال توکار نداشته باشیم و تمامی اتصالات روکار و در دسترس باشند که بهترین حالت ممکن است و فقط با سیستم کلکتوری میشه به همچین وضعیت آرمانی رسید.
۲. این که اتصال توکار داشته باشیم. حالا در این وضعیت هم این اتصال میتونه زیر کف سرویس بهداشتی باشه یا داخل دیوار باشه یا هر دو.
در ردیف ۵ نکات اجرایی اینطور گفتیم که اتصال توکار در کف نباشه و روی دیوار و کنار وسیله بهداشتی قرار بگیره که احتمال تخریب و مشکلات آتی به حداقل برسه.
چند تا نکته دیگه:
وقتی داریم سیستم کلکتوری کار میکنیم، قرار هست از تمامی مزایای حالت کلکتوری (که نداشتن اتصال و نقطه آسیبپذیر به صورت توکار هست) بهرهمند بشیم و هر کار خلاف این انجام بشه عملا نمره منفی کار به شمار میره و مارو از این هدف جذاب دور میکنه.
برای کلکتوری بودن سیستم حتما هم نباید لوله پنجلایه باشد. هر لولهای که به صورت کلاف پیوسته باشد، قابلیت اجرا به صورت کلکتوری را دارد. در حالتی که لوله به صورت شاخهای باشه، با توجه به محدودیت طول هر شاخه، اجرای سیستم کلکتوری غیرممکن نیست ولی بسیار سخت و پرچالش هست.
برعکس این مورد هم همیشه صادق نیست. یعنی هرجا لوله پنجلایه داشته باشیم همیشه لزوما کلکتوری نیست سیستم. هرچند که انتظار میره اگر داریم هزینه بالایی میکنیم و جنس لوله رو پنجلایه انتخاب میکنیم، سیستم کلکتوری هم به عنوان یک گزینه باکیفیت مدنظر باشه. ولی همیشه اینطور نیست و مثال نقض هم پیدا میشه که هرچند غلط نیست ولی مطلوب هم نیست.
یکی دیگه از استدلالهایی که استفاده از لوله پنجلایه رو توجیه میکنه ماجرا لایه فلزی لوله پنجلایه است که نفوذ هوا ندارد و اگر لوله آبرسانی روکار باشه، بحث جلبک و خزه داخل لوله رو منتفی میکنه. در چنین مواردی استفاده از لوله پنجلایه به منظور جلوگیری از نفوذ هوا مدنظر قرار میگیره.
daneshmand.vahid –
سلام، پیشنهادی داشتم، اینکه از نقطه نظر عکس ها و تصاویر این دوره را غنی تر کنید، به عنوان مثال در بخش گالری تصاویر، به شدت از نبود تصاویری از اجرای سیستم های آب و فاضلاب ساختمان رنج میبره و هیچ عکس و تصویری از مراحل اجرای سیستم آب و فاضلاب دیده نمیشه!! در حالی که اسم دوره طراحی سیستم آب و فاضلاب است، خیلی از توضیحاتی که در طی دوره ارایه میشن اگر با نمایش تصاویر مناسب همراه باشن فهم مطالب را آسان تر میکنن و اصولا گفته میشه ارزش یک تصویر گویا ارزش هزار کلمه را داره و اصولا وجود این تصاویر فایل تهیه شده دوره را جذاب تر میکنن،
البته ما خودمون طلبیعتا نبود این تصاویر را باید با مراجعه به اینترنت جبران کنیم، ولی به هر ترتیب از یک دوره جامع انتظار میره در همه زمینه ها و ابعاد قوی عمل کنه، با تشکر
رامین تابان –
سلام
در روند تولید دوره پکیج جامع مهندس حرفهای تاسیسات که دوره آب و فاضلاب هم یکی از تکههای پازل آن است، نزدیک به چند هزار جدول، نمودار، عکس و فیلم استفاده شده که تهیه، جمعآوری، طبقهبندی و استفاده از این حجم عظیم اطلاعات واقعا کار نفسگیر، زمانبر و کمنظیر بوده ولی به لطف خدا تا به امروز با دقت و کیفیت قابلقبولی به جمعبندی رسیده و البته که جای توسعه بیشتر هم داره.
اساسا فایلهای بهروزرسانی دورهها به همین منظور در دستور کار قرار گرفته و نقطه پایانی وجود نداره و دائما در حال توسعه است
daneshmand.vahid –
در خصوص تست سیستم لوله کشی، چرا صرفا چک کردن افت فشار از طریق گیج کافی نیست؟ اگر افت فشاری بعد از یک ساعت مشاهده نکنیم چرا باید کل سیستم را هم به صورت چشمی بررسی کنیم تا آزمون پاس شده محسوب بشه؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر خدمت شما
یک اصل کلی در مهندسی داریم که در ایران معمولا هم رعایت نمیشود. آن هم این اصل که در کاربردهای حرفهای خوشبینی مهندس هیچ جایگاهی ندارم و اتفاقا باید کاملا سختگیر و بدبین باشیم. در بخش تست هم دقیقا همین است. گیج یک ابزار مکانیکی است و احتمالا خرابی دارد، بنابراین وقتی قرار است این لولهها دفن شوند و اصلاح مجدد آن خسارت سنگینی به بار میآورد با دید سختگیرانه و بدبینانه هم بازرسی چشمی و فیزیکی و هم کنترل با ابزار و گیج مدنظر است.
مثال مفصل این اتفاق را در دوره موتورخانه در بخش منابع انبساط زدهام که میتوان منبع انبساط نداشت و تا سالها اتفاقی برای سیستم نیافتد، ولی اگر اتفاق بیافتد تخریب بسیار زیاد است.
گیج های ما یک روزی باید خراب شود و میشود، ممکن است در همان زمان تست این اتفاق بیافتد و ما تصور کنیم که همه چیز درست است درحالی که اینطور نیست.
daneshmand.vahid –
در خصوص محاسبه مجموع فشار مقاوم (مبحث توزیع آب با فشار آب شهری) ، ما از طولانی ترین مسیر برای محاسبه بار اصطکاکی استفاده میکنیم، از طرفی برای محاسبه فشار ناشی ارتفاع، ارتفاع بالاترین مصرف کننده در نظر گرفته می شود، در قسمت آخر، یعنی ایجاد حداقل فشار لازم پشت مصرف کننده، بیشترین حداقل فشار لازم مبنا قرار می گیرد و محل قرار گیری آن (ارتفاع و طول مسیر آن) اهمیتی ندارد. چیزی که من متوجه شدم اینه که ما یک حالت تخیلی را در نظر میگیریم که مصرف کننده با نیاز به بیشترین فشار پشت آن در مرتفع ترین و دورترین نقطه ساختمان قرار گرفته است، به عبارتی اگرچه معمولا این وضعیت در واقعیت رخ نمیده، اما ما به شکلی مصنوعی یک حالت بدترین ایجاد کردیم، این برداشت من درسته؟
رامین تابان –
هدف طراحی، در نظر گرفتن بدترین حالت ممکن است.
نه بدترین حالت ممکن در کل ادوار تاریخ یا حالتی تخیلی
بدترین حالت محتمل و منطقی که در پروژه داریم
حداقل فشار لازم پشت شیرها هم طبق مبحث ۱۶ و استاندارد IPC تعیین شده که ثابت است و منطقی و درست است
طولانیترین مسیر و ارتفاع یک منطق دارد: اگر آب به بالای کوه برسد قطعا به میانه کوه رسیده است. در ساختمان هم همین است. اگر آب به بالاترین طبق و بالاترین مصرفکنند برسد، قطعا به سایر مصرفکنندههای آن بین هم میرسد.
حال در یک ساختمان ۳ طبقه ارتفاع و طولانیترین مسیر طبق وضعیت خود ساختمان ارزیابی میشود ولی حداقل فشار پشت شیر همان مقدار ثابت جداول استاندارد است
ساختمان ۸ طبقه شود، ارتفاع و طولانیترین مسیر طبق وضعیت جدید ارزیابی میشود ولی حداقل فشار پشت شیر باز هم ثابت و مشابه با همان ساختمان سه طبقه است
برای در نظر گرفتن بدترین حالت ممکن باید منطقی عمل کنیم. نه خیلی راحت بگیریم و نه خیلی سخت و عجیب و غریب
حال این که سر چند متر طول لوله بخواهیم چانه بزنیم جایگاهی ندارد ولی مثلا طولانیترین مسیر اگر ۳۰ متر است ۳۲ متر قبوله ۲۸ مترم قبوله ولی ۲۰ متر دیگه یه جای کارش ایراد دارد
daneshmand.vahid –
شاید من منظورم را درست نرسوندم، مثالی میزنم، فرض کنید در انتهای طولانی ترین و مرتفع ترین مسیر یک شیر آب قرار دارد که روی پشت بام قرار دارد. ساختمان دو طبقه است، فقط در سرویس های طبقه اول از شیر ترموستاتیک استفاده شده است. حالا مطابق فرمول ارایه شده ما ارتفاع و طول طویل ترین مسیر را از موقعیت این شیر میگیریم (حتی ممکنه دورترین و مرتفع ترین مصرف کننده هم منطبق بر هم نباشن)، ولی برای حداقل فشار توجه میکنیم که در طبقه اول شیر ترموستاتیک دادیم و از مقدار حداقل فشار لازم برای شیر ترموستاتیک در محاسبه خود استفاده میکنیم…. منظور من اینه که ممکنه دورترین ، مرتفع ترین و پرفشارترین مصرف کننده برهم منطبق نباشن و هر کدام یک مصرف کننده مجزا و مستقل باشن…ولی ما در فرمول افتی که محاسبه میکنیم مانند این است که شیر ترموستاتیک مورد نظر بر روی پشت بام قرار (دورترین و مرتفع ترین محل) دارد!! در حالی که در طبقه اول قرار دارد..
رامین تابان –
این مورد درست هست و ممکن است همه بدترین حالتها به صورت توامان رخ نده
با فرض این که سرویسها به صورت منطقی در طبقات ساختمان توزیع شده باشند این موضوع کمی تعدیل میشود.
البته در دنیای واقعی این مثالی که زدید خیلی واقعی نیست مگر پروژه پلان خیلی خاصی داشته باشد.
حال فرض کنیم همین مثالی زدید، واقعی بود حالا چه کنیم؟
در طبقه اول یک شیر ترموستاتیک داریم که حداقل فشار موردنیاز آن ۱۷ متر است و تا طبقه آخر فقط شیر مخلوط هست و چیز دیگری نداریم.
در این صورت بدترین حالت از نظر حداقل فشار پشت شیر در طبقه اول رخ میدهد و بدترین حالت از نظر طول مسیر لولهکشی در طبقه آخر.
در چنین وضعیتی دو راه میتوان در پیش گرفت:
۱. میتوانیم خیلی کتابی و تئوری برخورد کنیم و به سبک متداول، همه بدترین حالتها را با هم جمع کنیم.
۲. دقیقتر برخورد کنیم و ببینیم بدترین حالت واقعی کدام است. یعنی یک بار فرض کنیم بدترین حالت همان طبقه اول است که حداقل فشار ۱۷ متر دارد با طول کمتر و یک بار بدترین حالت را طبقه فوقانی فرض کنیم که طول لولهکشی و البته ارتفاع بیشتری دارد ولی فشار پشت شیر در آن کمتر است. بعد مقایسه کنیم ببینیم کدام یک واقعا هد بیشتری نیاز دارد و همان را مدنظر قرار دهیم. مساله دقیقا پرافتترین مسیر است نه لزوما دورترین مسیر. این که دائما از دورترین مسیر صحبت میکنیم را لابهلای مباحث هم اشاره داشتیم که منظور همان پرافتترین و پرمقاومتترین مسیر است.
البته همانطور که در مبحث محاسبه افت اصطکاکی داشتیم هر ۱۰ متر طول لولهکشی در خروجی معادل با ۳۷ سانتیمتر افت عمل میکند. بنابراین در ساختمانهایی که خیلی مرتفع یا خیلی بزرگ نیستند شاید اصلا قابل بررسی هم نباشد.
daneshmand.vahid –
سلام، در بخش محاسبه ظرفیت منبع دیافراگمی، P-max را ماکزیمم فشاری معرفی میشه که پمپ در آن خاموش میشه و P-min هم مینیمم فشاری که پمپ در آن خاموش میشه، گفته شده P-max از P-min یک الی دو bar بیشتر است….. حالا سوالی که برای من ایجاد شده این است که اصولا بوستر پمپ وقتی روشن میشه که فشار در سیستم کاهش یافته باشه و وقتی خاموش میشه که فشار از یک حدی فراتر بره، بنابراین انتظار میره فشار خاموش شدن بیشتر از فشار هنگام روشن شدن بوستر پمپ باشه، در حالی که در فایل آموزشی گفته شده که فشار روشن شدن بیشتر از فشار خاموش شدن است، یعنی برعکس چیزی که تصور میشه؟!
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
Pmax منبع دیافراگمی در واقع حد بالا و Pmin در واقع حد پایین فشار است.
خیلی خودمانی بخواهیم بگوییم اینطوری میشه:
هر وقت فشار منبع دیافراگمی به Pmax برسد یعنی منبع دیافراگمی به اندازه کافی فشار ذخیره کرده و حالا خودش میتونه پمپ باشه. پس پمپ باید خاموش بشه و بره کنار.
هر وقت فشار منبع دیافراگمی از Pmin کمتر بشه یعنی منبع دیافراگمی دیگه خالی شده و کاری از دستش بر نمیاد و بنابراین پمپ باید برگرده سرکارش و تامین فشار کنه.
حالا علت این که اختلاف حداقل و حداکثر فشار ۱ بار توصیه میشه این هست که ما از منبع انتظار نداریم واقعا پمپ باشه و کار پمپ رو انجام بده. انتظار داریم یه وقتایی بتونه وظیفه پمپ رو انجام بده تا پمپ هم استراحت کنه و زمانی رو برای خاموش ماندن داشته باشه. هرچه اختلاف حداقل و حداکثر فشار منبع دیافراگمی بیشتر بشه نقش پمپگونه منبع بیشتر میشه و پمپ واقعی ما به حاشیه میره و کمتر کار میکنه.
daneshmand.vahid –
من هم دقیقا با این توضیحات شما موافقم، ولی اگر به فایل بیست و چهارم دوره مراجعه کنید ، بر عکس این مطلب گفته میشه، P-max فشاری معرفی میشه که تازه پمپ در آن روشن میشه! و P-min فشاری معرفی میشه که پمپ در این فشار خاموش میشه! تصور میکنم اشتباهی رخ داده…
رامین تابان –
اجازه بفرمایید دوباره فایل را نگاه میکنم ببینم داستان از چه قراره…
daneshmand.vahid –
سلام آقای مهندس ، موفق شدین فایل را بررسی کنین؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
این درس را دوباره نگاه کردم.
همان توضیح قبلی کامنتها در خصوص Pmax حداکثر فشار و Pmin صحیح است.
در بخش ابتدایی درس ۲۴ هم همین توضیح ارائه شده که عملکرد منبع دیافراگمی و نسبت آن با فشار حداکثر و حداقل چطور است ولی در بخش معرفی فرمولها از آنجایی که این فرمولها از مراجع مختلف گردآوری شده و ما سعی کردیم همگی آنها را از نظر مولفههای به کار رفته در فرمول یکسانسازی کنیم که پیچیدگی موضوع کمتر شود، تداخلهای نامگذاری و مفهومی رخ داده است که در حال بازنگری و رفع آن هستیم.
daneshmand.vahid –
سلام، در بخش توزیع به روش ثقلی ، توضیحی داده شد در خصوص حداکثر ارتفاع مطلوب، با توجه به اینکه حداکثر فشار پشت شیر ۴۰ متر ستون آب در نظر گرفته میشه، اگر ما برای این ارتفاع ۲ متر هد اصطکاکی در نظر بگیریم، در مجموع فاصله بین منبع تا پایین ترین مصرف کننده ۴۲ متر میتونه باشه، چون هد اصطکاکی از هد ارتفاع کم میشه، اگر فاصله منبع و پایین ترین مصرف کننده ۴۲ متر باشه، ۲ متر در مسیر تلف میشه و در نهایت فشار ۴۰ متر ستون آب پشت شیر ایجاد میشه، من متوجه نشدم چرا ارتفاع ۳۸ متر به عنوان فاصله حداکثر مجاز بین منبع و مصرف کننده اعلام میشه؟ این عدد نباید ۴۲ اعلام بشه؟ دقیقه ۱۸ فایل۲۶ دوره
رامین تابان –
سلام و درود مهندس عزیز
بله نکته شما کاملا درسته
معادلهای که در این بخش نوشتیم و تحلیل کردیم هم درسته، فقط اشتباه لپی بنده در بیان مثال عددی بوده:
ارتفاع نصب مخزن ثقلی یا `H3 یا H سمت خروجی منبع ثقلی = `H4 + H2
H4: همان ۴۰ متر است که میشود حداکثر فشار مجاز پشت شیر
`H2: فرض کردیم که ۲ متر باشد
بنابراین حداکثر ارتفاع قابل نصب مخزن ثقلی یا همان `H3 برای این که پایینترین شیر آسیب نبیند برابر با ۴۲ متر هست
daneshmand.vahid –
سلام، در ساختمان هایی که کنتور آب مجزا برای هر واحد در نظر گرفته شده است ، نحوه اتصال به پمپ به چه شکل است؟ این کنتورها بعد از پمپ قرار می گیرند؟ در این حالت یک کنتور اصلی داریم که آب آن به مخزن ذخیره میریزد و پمپ آب مخزن را پر فشار کرده و به سمت این کنتورها میفرستد؟
رامین تابان –
سلام و درود مهندس عزیز
ساختمانهایی که کنتور مجزا برای هر واحد دارند یک کنتور مرکزی یا اصلی ندارند بلکه هر واحد کنتور مستقل خودش را دارد.
طرح شماتیک آن به این شکل میشود:
https://ramintaban.ir/catalogs/elm020/0001.jpg
البته متناسب با این که ساختمان چند طبقه باشد و وضعیت فشار آب شهر چه باشد حالتهای بسیار متنوعی میتواند رخ دهد:
۱. حالتی که ساختمان در شهری مثل تهران است که فشار شهر مناسب است و تعداد طبقات هم به گونهای است که بدون پمپ نیاز ساختمان تامین میشود. در این حالت از انشعاب اصلی آب شهر برای کنتور هر واحد انشعاب گرفته میشود و خروجی هر کنتور به داخل واحد مربوطه میرود. این سادهترین حالت ممکن است.
۲. حالت دیگر این است که فشار آب شهر جوابگوی نیاز همه یا تعدادی از طبقات نباشد. در این صورت آن طبقاتی که فشار آب شهر برایشان کافی است مانند حالت ۱ اجرا میشوند و سایر طبقات بالاتر که فشار آب شهر برای آنها کافی نیست:
هر واحد انشعاب مستقل خودش را دارد که از لوله اصلی آب شهر گرفته شده است. این انشعاب روی کنتور همان واحد میرود تا مصرف آن واحد را اندازهگیری کند. بعد از کنتور این واحد منبع ذخیره اختصاصی همان واحد را داریم که منبع کوچکی است و بعد پمپ اختصاصی برای همان واحد که فشار لازم را تامین کند.
۳. حالتی که اساسا فشار آب شهر به هیچ وجه جوابگوی هیچ واحدی نیست و باید تماما پمپ و مخزن داشته باشیم. وضعیت ۳ یا در ساختمانهای بلندمرتبه رخ میدهد که اساسا مجزاسازی هزینهها طبق توضیحاتی که درس پایانی دوره HVAC و دورههای دیگر دادیم بیمعنی است. یا حالت دیگری که تعداد طبقات زیاد نیست ولی فشار آب شهر اندک است. در این حالت هم متداولترین حالت اجزای مخازن مستقل و پمپهای مستقل است. ترتیب صحیح قرارگیری هم همیشه این است: کنتور – مخزن صفر کننده فشار (و البته ذخیره آب) – پمپ
۴. حالتی که کنتور اصلی داشته باشیم که مصرف کل ساختمان را اندازهگیری کند و صرفا برای توزیع عادلانه هزینههای داخل ساختمان بخواهیم کنتورهای اندازهگیری مستقل قرار دهیم که چندان متداول نیست.
daneshmand.vahid –
سلام، در خصوص ساختمان با کنتور های مستقل برای هر واحد که فشار آب شهر کافی نیست، در توضیح داده شده فرمودین که در این حالت برای هر واحد یک انشعاب مستقل ایجاد میشه که پمپ و منبع مختص به خود دارد، یعنی شما فرض کنیم یک ساختمان چهار طبقه ۶ واحدی داشته باشیم، طبقه اول و دوم تک واحدی، سوم و چهارم دو واحدی، فشار آب شهر به حدی است که تا طبقه دوم قابلیت تامین فشار دارد، با توجه به توضیح شما یعنی برای داشتن کنتورهای مجزا، باید برای چهار واحد طبقات سه و چهار، چهار پمپ و چهار مخزن مجزا داشته باشیم؟! بنده الان در همین ساختمان با مشخصات ذکر شده ساکن هستم، در عین حال که کنتورها مجزا هستند ولی کلا یک مخزن و یک پمپ وجود دارد.
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
قطعا یک جای کار ایراد دارد و در یک بخش اصول طراحی را زیر پا گذاشتهاند.
عملا چنین چیزی ممکن نیست مگر این که یک کنتور اصلی بگذارند و آب این کنتور داخل یک مخزن اصلی بریزد، بعد در خروجی این مخزن اصلی یک پمپ بزرگ بگذارند برای تامین فشار و بعد تازه انشعابگیری مجزا برای واحدها انجام بدهند و روی تکتک آنها کنتور بگذارند…
اساسا در چنین ساختمانی که ۳۶ واحد دارد و قطعا آسانسور، سیستم آتشنشانی و … دارد، قرار است کنتورها مجزا شود که دقیقا چه بهرهای از آن گرفته شود؟!
daneshmand.vahid –
با سلام
در بخش جمع بندی نکات اجرایی فاضلاب بیان می شود که حداکثر قطر لوله افقی فاضلاب نباید از ۴ اینچ بیشتر شود، در حالی که ما در جدول سایز زنی شاخه افقی فاضلاب که در مبحث ۱۶ وجود داره و در خود دوره هم معرفی شده برای سایزهای بالاتر تا ۱۲ اینچ هم اطلاعات داده شده… علت چیست؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
داخل انشعابهایی طبقات (که اغلب هم دید مسکونی و اداری دارد) سایز بیش از ۴ اینچ نداریم چرا که عملا به لحاظ اجرایی امکانپذیر نیست و تمامی ملاحظات اجرایی و سازهای را برهم میزند.
البته در عمل هم بعید به نظر میرسد که مثلا یک لوله ۱۲ اینچ در کف طبقه دهم ساختمان داشته باشیم (با توجه به DFUها و تعداد سرویسهای بهداشتی).
ولی در لولههای اصلی کف یا پروژههای استخری عمومی و پارکهای آبی و بزرگ پروژههای صنعتی یا فضاهایی مانند پارکها و … سایزهای بیشتر نیز کار میشود و بسیار معمول است.
daneshmand.vahid –
با سلام
آیا برای فاضلاب توالت و فاضلاب سینک ظرفشویی و امثال اون باید رایزرهای فاضلاب مجزا در نظر گرفت؟ اگر ما چند رایزر فاضلاب داشته باشیم نحوه اتصالشون به لوله اصلی افقی فاضلاب به چه صورت است؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
اساسا مخلوط شدن رایزر آشپزخانه و توالت سنگین مشکلی عجیبی ایجاد نمیکند، مگر در ساختمانهایی که چاه جذبی دارند که در این صورت مشکلی که ایجاد میگند این است که چربی و روغن در فاضلاب سینک یا ظرفشویی با فاضلاب سنگین مخلوط شده و موجب مسدود شدن منافذ چاه جذبی میشود. از این رو در کاربردهایی که چاه جذبی داریم توصیه این است که رایزر و چاه آشپزخانه از توالت مجزا باشد که عمر چاه به حداکثر برسد و احتمال گرفتگیهای زودهنگام و مکرر به حداقل برسد.
در غیر این صورت مجزا بودن این دو از هم خیلی ضرورتی ندارد و در بسیاری از موارد اصلا اجرایی نیست. هرچند که باز میتوان این ایراد را گرفت که در این صورت مخلوط شدن چربی و فضولات توالت میتواند احتمال گرفتگی مسیرهای مشترک را افزایش دهد که دریچههای بازدید دقیقا به همین منظور است.
و اما اگر چند رایزر داشته باشیم، احتمال دلیل این که تعدد رایزر داریم فواصل زیاد بین رایزرهاست. چرا که اگر نزدیک به هم بودند دلیلی بر این که چند رایزر کار کنیم وجود نداشت. لذا هر رایزر مجزا تا پایین ساختمان اجرا میشود و با لوله افقی مختص به خود به چاه فاضلاب یا سپتیک تانک یا سیستم فاضلاب شهری میریزد. البته در مواردی که مسیر لوله افقی اصلی از سایر رایزرها عبور کند نیز میتوان آنها را تجمیع کرد و با یک لوله تمامی رایزرها را جمعآوری و به سمت سیستم فاضلاب شهری / سپتیگ / چاه هدایت نمود.
daneshmand.vahid –
با سلام
در بخش جمع بندی نکات اجرای فاضلاب، مورد ۳۱، در جدول مربوطه ، ارتفاع نصب شیر مخلوط روشویی ۵۰ و ۵۵ سانت اعلام شده که من تصور میکنم اشتباهی رخ داده، این ارتفاع نصب شیر پیسوار دستشویی است و نه خود شیر مخلوط، درسته؟
رامین تابان –
سلام
بله دقیقا منظور ارتفاع لوله در جایی است که شیلنگ حصیری و شیر پیسوار به آن متصل میشود وگرنه خود روشویی که پیشساخته است و ارتفاع ثابت و مشخصی دارد.
daneshmand.vahid –
سلام،
در جدول ipc در خصوص سایز انشعاب ونت گفته شده در طول کمتر از ۱۲ متر نصف لوله فاضلاب و بیشتر از آن یک سایز بیشتر از نصف میباشد، با این تفاسیر برای توالت ایرانی که قطر لوله فاضلابش چهار اینچ است سایز ونت ۲ اینچ و ۲ ۱/۲ اینچ پیشنهاد میشه، اما در بخش نکات اجرایی فاضلاب ، مورد ۳۶ و ۳۷، اعلام شده ونت توالت ایرانی ۷۵ میلیمتر است که با اعداد بالا جور در نمیاید، علت چیه؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
نکتهای که طبق استاندارد ipc به عنوان نکته تکمیلی در مباحث ارائه شده است آن موضوع ۱۲ متر را مطرح کرده که درست هم هست.
نکات اجرایی هم به عنوان یک سرتیتر کلی است که پیوست نقشهها و اسناد فنی میشود و تکمیلکننده نقشههای ماست و آن هم درست است. عملا اگر بخواهیم تمامی جداول و نکات را نوشتاری کنیم در هیچ پروژهای امکانپذیر نیست. لذا در توضیحات معمولا یک حالت عمومی و متعارف را در نظر میگیریم. ضمن این که در مباحث هم توضیح دادیم که نکات اجرایی باید در هر پروژه به صورت اختصاصی برای همان پروژه بازنگری و بهروز شود. مثلا در هر پروژه ممکن است جنس لولهها و سایر ملاحظات طراحی و اجرا متفاوت باشد و لازم است که این نکات عمومی، اختصاصی شود و برای همان پروژه نوشته شود.
daneshmand.vahid –
این قضیه در مورد سایز ونت سینک و روشویی هم تکرار شده، با توجه به جدول ipc و اینکه قطر فاضلابشون ۲ اینچ است، قطر پیشنهادی ونت آنها 1 1/۴ اینچ میشه، اما در نکته اجرایی ۳۷ ، سایز ۵۰ میل سفارش شده
daneshmand.vahid –
سلام، در بخش نکات اجرایی سیستم فاضلاب، نکته ۴۵ صحبت از یک ونت کمکی برای ساختمان های بیش از ده طبقه میشه ، من مفهوم این نکته را متوجه نشدم، مثلا در یک ساختمان ۲۵ طبقه ما باید یک رایزر ونت اصلی داشته باشیم که کل ۲۵ طبقه را بالا رفته باشد اما صرفا ۱۰ طبقه اصلی را تهویه کند، برای ده طبقه دوم یک رایز ونت دیگر داریم که از طبقه دهم شروع و به سمت پشت بام امتداد یافته و برای ۵ طبقه آخر هم یک رایزر دیگر به همین ترتیب؟ مثلا انشعاب ونت یک توالت در طبقه بیستم فقط به رایزر کمکی مربوط به خود متصل می شود و کاری به رایزر اصلی ندارد ؟ تصویری از نقشه این سیستم اجرا در دسترس دارین در اختیار من بگذارید؟
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
این نکته برای ساختمانهای بلندمرتبه است که در مبحث ۱۶ مقررات ملی ساختمان به صورت نصفه و نیمه به آن اشاره شده است ولی مبحث را نیمهکاره رها کرده است و جزییاتی از آن نیاورده است. در لینک زیر جزییات فنی را ملاحظه کنید:
https://ramintaban.ir/catalogs/elm020/0003.jpg
برای جزییات این چنینی منابعی مانند نشریه ۱۲۸ سازمان برنامه یا استاندارد IPC را ملاحظه بفرمایید.
نمونه این موارد در مقررات ملی زیاد است. نه فقط در مقررات ملی که حتی در استانداردهای بینالمللی مثل IPC در این مبحث یا ASHRAE و BS و … نیز همچنان وجود دارد. اساسا روند بهروز کردن استانداردها هم به همین دلیل است که نواقص اصلاح شود و توسعه پیدا کند. آن نکته اخلاقی و آموزشی که در بعضی قسمتهای پکیج جامع هم به آن اشاره کردهام دقیقا همین است که حتی سندی که خود را مقررات ملی معرفی میکند یا استانداردی مثل IPC و ASHRAE که خود را خدای این حوزه میداند هم همهچیز آن حوزه نیست و مملو از اصلاحیه و نقاط ابهام و کور است. آرمانگرایی و نکتهسنجی شما بسیار خوب است و شخصا آن را میپسندم و قطعا از مهندسان درجه ۱ این عرصه خواهید بود. برای نتیجه مطلوبتر خودتان عمق مطالب و بررسیهایتان را به گونهای تعیین کنید که واقعا در حیطه نیاز شما قرار بگیرد. مثلا اگر هنوز پروژهای ۳۰ طبقه ندارید، فعلا وارد مباحث ساختمانهای بلندمرتبه نشوید و پله پله مطالب را جا بیاندازید. هر زمانی که لازم باشد یک دور مرور مبحث مربوطه عمق جدیدی از مطالب را برای شما ایجاد میکند.
توصیه نمیکنم برای شروع خیلی در جزییات خیلی ریز، ریز بشوید مگر این که قبلا سایر مباحث جا افتاده باشد و واقعا به مبحث جدید نیاز داشته باشید. اجازه بدهید مطالب و مباحث پله پله و تکاملی جا بیافتد. مثلا اگر مبحث ۱۶ مقررات ملی را باز کنید آنقدر در مورد ونت و انواع ونت و حالتهای مختلف خاص ونت صحبت کرده است که واقعا اگر کسی تازه شروع کرده باشد، سرگیجه میگیرد و کلا ونت را دستنیافتنی میبیند و قید این بخش را میزند.
daneshmand.vahid –
ببخشید، من در نهایت متوجه نشدم در هنگام اجرا کدام سایز را باید اجرا کرد، استاندارد ipc را که سایز ونت توالت ایرانی را ۲ یا ۲ ۱/۲ اینچ اعلام کرده یا همان سایز ۷۵ میلیمتر ؟ اصولا اینکه سایز ونت توالت ایرانی مثلا ۷۵ میلیمتر باشد مگر به شرایط پروژه ربطی دارد و ممکن است پروژه به پروژه این سایز فرقی کند؟ و اگر قرار است همیشه ۷۵ میلیمتر باشد چرا باید صحبتی از استاندارد ipc و جدول مربوطه بشه؟
رامین تابان –
طبق جدول IPC باید سایز بزنید.
لوله ۷۵ را اگر ۲ و ۱/۲ اینچ در نظر بگیرید این میشود حالت سختگیرانه
فکر میکنم دلیل ابهام شما معادلسازی سایزهای واقعی لولهها و قطر واقعی است که در بازار خیلی اوقات اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد و بدون توجه به این نکته اجرا میشود.
شرایط پروژه یعنی این که ممکن است طول انشعاب افقی تغییر کند و مثلا ۵ متر باید یا بیشتر شود و ۱۸ متر باشد.
daneshmand.vahid –
خیلی ممنون از توضیحاتتون و اینکه مطالعه نشریه ۱۲۸ را توصیه کردین، چون حقیقتش تا به حال اگرچه اسمش چندین بار به گوشم خورده بود اما به سراغ این منبع نرفته بودم و حالا که باهاش آشنا شدم دیدم تصاویر و توضیحات و جزییات خیلی مفیدی داره، سوالی که داشتم اینه که اصولا مطالب این نشریه با مباحث نظام مهندسی تعارضی ندارن؟ به عبارتی مطالبی که در این نشریه مطرح شده مورد تایید مباحث نظام مهندسی هست؟ و یک درخواست هم داشتم که اگر در دسترستون بود ممنون میشم تصویری از رایزر دیاگرام سیستم فاضلاب یک ساختمان بلند مرتبه که بیش از ده طبقه باشه را اینجا برای بنده قرار بدین
رامین تابان –
سلام و وقت بخیر
نشریه ۱۲۸ یکی از قدیمیترین و معتبرترین نشریات فنی بود و هست که سازمان برنامه منتشر کرده. البته خود نشریه هم تالیفی صد درصد نیست و بیش از هفتاد هشتاد درصدش از یکی دو تا رفرنس زبان اصلی ترجمه شده و بیشتر شهرت این نشریه هم که تصاویر و جزییات یا همان Detailّهای اجرایی و نقشهکشی است. طبق نکاتی که در مباحث پکیج جامع عرض کردم، ما اول ملزم به رعایت مقررات ملی هستیم، در غیاب مقررات ملی سایر استانداردهای داخلی و بینالمللی معتبر، در نبود استاندارد مدون، هندبوکها، کتابها و کاتالوگها و … استفاده میشه.
زمانی که مقررات ملی ساختمان منتشر نشده بود این نشریه یکهتاز بود ولی بعد از انتشار مقررات ملی عملا به حاشیه رفت. هرچند که هنوز هم بسیاری از مهندسان حتی در اسناد سازمان نظام مهندسی در غیاب مباحث مقررات ملی به این نشریه استناد میکنند واستفاده میکنند. مغایرتهایی هم وجود دارد که یکی از معروف ترین این مغایرتها این هست که انتهای لولههای ونت طبق نشریه ۱۲۸ به صورت عصایی کار میشه که همین الان بیش از ۹۰ درصد پروژهها به این شکل کار شده و حتی میشه (که الان دیگه غلط محسوب میشه طبق مقررات ملی). ملی مبحث ۱۶ مقررات ملی ساختمان میگه عصایی تایید نیست و باید به صورت کلاهک استاندارد H شکل اجرا شه.
لذا توصیه کاربردی برای امروز این هست: (از این بابت عرض میکنم برای امروز که چند سال بعد ممکنه مقررات ملی باز تغییراتی بکنه و نشریه بیشتر به حاشیه بره یا کلا کنار گذاشته باشه):
هرجا هرچیزی مقررات ملی گفت، ما طبق همان پیش میرویم. هر جا که نقص وجود داشت که الان دیگه به وضوح میدانید چقدر جاخالی و ابهام و مشکل هنوز وجود داره، میریم سراغ سایر استانداردها. باز ترتیب اولویت اول داخلیها هست مثل همین نشریه ۱۲۸، باز جایی که مطلبی نیاز داشتیم و چیزی در استاندارد داخلی نبود میریم سراغ استاندارد خارجی (این کار را در همین دوره بارها انجام دادیم و مرجع هم اعلام کردیم).
در خصوص اطلاعات فنی کاملتر هم در این چند روز لینک یک نقشه اتوکد از یک ساختمان بلندمرتبه برای شما قرار میدهم که کمی بیشتر روی این تیپ پروژهها بررسی داشته باشید.
و مورد بعدی این که سایر دورههای پکیج جامع را پله پله شروع کنید (طبق چارت پیشنهادی) و با همین دقت و موشکافی پیش برید و قطعا نتایج هیجانانگیز و مثبتی در راه هست.